سه شنبه 91 آذر 14 :: 8:40 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
باد هــم به گَـرد پایـش نمیرسید از شریعه به سمتــــ خیمه ها میتاختــــ ناگهان: ..........«فَوَقَفَ الْعَبَّاسُ (ع)» ..........................عباس می ایستد! چرایش را از مَشکی که تیر خورده باید پرسید.